مفهوم مستقلی به نام نما ساختمان
در ابتدای این مقاله باید متذکر شوم که به عقیده من در معماری اساسا دیگر مفهوم مستقلی به نام « نما » وجود ندارد. همانگونه که در زبان کلماتی تولید شدهاند که محصول دوره مدرنیسم هستند و امروزه وجود خارجی ندارند. اجاره بدهید مثال بزنم:
کلمه تنپوش که مترادف کلمه لباس استفاده میشود؛ اما آیا این کلمه میتواند در حال حاضر مفهوم کامل و مد نظر ما را از لباس بیان کند؟ آیا واقعا امروزه کاربرد لباس تنها به پوشاندن تن محدود می شود؟ امروزه دیگر لباسها میتوانند نشاندهنده فرهنگ، جنسیت، اقلیم و…. افراد باشند پس دیگر تنها به پوششی برای برهنه نبودن محدود نمیشوند. لباسها میتوانند حتی جنبه فناورانه دستیابی ما به تنپوشها را نیز نشان دهند. حتی میتوانند روحیات فرد، موقعیت جغرافیایی و یا شغل و کار و نوع فعالیت (Function) انسانها را هم برای ما بازگو کنند. همانطور که دیگر لباس تنها به پوشش بیرونی انسان محدود نمیشود و کارکردهایی مانند هویت؛ اقلیم فرهنگ و… را در برمیگیرد؛ معماری نیز پدیدهای به هم پیوسته و مجموعهای یکپارچه از اتفاقات مرتبط به یکدیگر است.
وظیفه اصلی یک معمار چیست؟ معمار با ایجاد حد در یک فضا و مشخص نمودن کارکردهای مشخص برای آن و ایجاد حرکت در میان این فضاها از یک فضا به فضای دیگر با کارکردی مجزا و جدید حرکت میکند. اما معماران برای اینکه بتوانند برای فضاهای مورد نظر بخشهای مختلفی تعریف و قابلیت مدیریت و یکپارچگی مشخصی ایجاد کنند، مجبور هستند در محدوده تعریفی که ما از آن با عنوان «پلان» یاد میکنیم؛ مرزبندی و دیوارها و محدودههای معمارانه خود را ترسیم کنند. در نهایت این فضاهای معماری (پلان) در نقطهای به اتمام میرسند و به بیرون محدوده معماری ( دیوارها ) می رسند. اکنون دیوارها به مثابه همان لباس ها هستند و محتوای تکنیکال، رفتاری، هویتی و رنگ بافت و…. مفهوم معماری را در بردارند. موضوعی که برای جداره بیرونی به نحو سختتری از جداره داخلی اتفاق می افتد. چرا سختتر؟ زیرا در داخل ما دارای اداراک بهم پیوسته و در فضاها هستیم اما جدارهی بیرون، محدودهی مرزی با فضای خارجی پلان است که ایجاد حریم میکند و اولین عنصر میان حریم جداره داخلی و بیرونی هوا است.
با همه ی این اوصاف به این نقطه می رسیم که اگر یک دیوار ماهیت و مفهومی است که مقرر شده حریم بیرونی معماری را از درون معماری جدا کند پس استفاده از یک صفحه یا تصویر چسباندنی به روی آن و اطلاق لفظ نما- با این توضیح که دیوار دارای یک ماهیت مستقل بوده و بخشی از آن معطوف به بیرون فضای معماری است- کم لطفی به مفهوم دیوار و معماری است.
نما یا Building Envelop
اجاره بدهید با مقال بهتری جلو برویم. تصور کنید دیوارها مانند همبرگرهایی هستند که به عنوان یک غذا به آن فکر میکنید و شامل گوشت و مشتقات پنیر ومتعلقات خوشمزه دیگری هستند اما ماهیت جداره بیرونی این همبرگر برای ما اهمیتی ندارد و تنها توجه ما به داخل آن پوسته است. نما هم برای ما تا امروز بخشی از یک مفهوم یکپارچه معماری که متشکل از دیواره های داخلی و خارجی یا به بیان دیگر دیواره است؛ تنها معطوف به جداره داخل آن بوده است.
در تمام سالهای فعالیت همیشه به این موضوع فکر میکردم که چرا ما در این حوزه دارای ضعف هستیم؟ ساختمانی را با تکنولوِژی های مختلف می سازیم ( که اتقاقا اکثرا قدیمی و منسوخ هستند) و وقتی به اتمام رسید پوششی مانند کاغذ دیواری، سنگ و یا آجر روی آن میکشیم و به عبارت دیگر چیزی روی این مفهوم معماری می چسبانیم.
در طول انجام پروژه « کارخانه نوآوری مشهد» سعی کردیم این بار مسیر متفاوتی را طی کنیم که از قضا ماهیت پروژه نیز در ذات و محتوای خود هم دارای این چالش بود تا چه کنیم این بار از صرف چسباندن عکس ( پوشش) روی دیوارها خلاص شویم؟ بویژه که قرار بود در انجام این پروژه به واقع یک گذشتهی تاریخی را به عصر حاضر باز پس بدهیم. ما دوست داشتیم با اتمام پروژه؛ مفهوم معماری ما یکپارچه باشد و به بیان دیگر به جای تنپوش از لباس برای این پروژه استفاده کنیم.
موردکاوی نمای کارخانه نوآوری مشهد
در طی روند یافتن جواب این سوال از مشاور نما ( شرکت آلومینیوم شیشه تهران ) مشاوره گرفتیم تا به جواب این سوال برسیم. سعی کردیم به کلمه نما فکر نکنیم و به کلمه دیوار فکر کنیم تا جواب مسئله آن را بیابیم.در قدم اول برای حل .این مسئله تصمیم گرفتیم دیوار را تجزیه کنیم. به این نتیجه رسیدیم که دیوار را تجزیه کنیم تا ببینیم چه چیزهایی در آن وجود دارد و ما چگونه می توانیم همه مفهوم آن را با هم به صورت پکیچ شده به گونهاس بسازیم که مفهوم معماری ما را هم تعریف کند. تاکید میکنم قرار بر این بود که فناوری و تکنیک چسباندن پوشش و عکس برگردان روی دیوار را کنار بگذاریم!
مهندسی نما پروژه
باید گفت در دوره مدرنیسم هدف آرایه بندی بر پایه عقلانیت بوده است. باید یادآوری کنیم که در معماری ایرانی هم آرایه بندی هیچگاه بدون کاربرد انجام نشده است. سعی ما هم در طول این پروژه؛ همانگونه که در دوره مدرنیسم هم بدون تکیه بر پایه عقلانیت این کار را انجام نمیشد همین شکل دادن معماری بر پایه عقلانیت بود. پس برای طی نمودن روند بر پایه عقلانیت در قدم نخست بر پایه ریاضیات اقدام به تجزیه اجزای شکل دهنده دیوار کردیم. یعنی ماهیت سازه ای (استراکچرال ) در وهله اول قطعی و مسجل کند تا این دیواره به خوبی بایستد. خوب دیواره ما بر پایه شبکه ای مدولار با محاسبه نظامات فلزی محاسبه و تعریف و پیادهسازی شد و حالا مطمئن بودیم که این جداره مستقر و در برابر فشارها مقاوت و پایدار است و به قول معروف چپ نمیشود.
در گام بعدی به سراغ کارکرد دیگر دیوارها رفتیم. دیوارهای خارجی در معماری ما کارکرد مهم دیگری هم دارند و آن ایجاد مقاومت وعایقکاری است که بخشی از آن عملی و بخشی مبتنی بر مبحث ۱۹ و…. بود که محاسبات آن هم رفت وبرگشتی شد زیرا ساختمان ما هرچند بنا بر محاسبات بر پایه سازه طراحی شده مقاوم بود اما قطر آن به حدی نبود که سطح عایقی مناسب را بتوانیم به آن اضافه کنیم. در نهایت چیزی نردیک به ۱۵.۵ سانت برای عایق و ۲۰ سانت برای سازه که دارای عایق و ماندگار بود؛ خروجی کار ما شد.
برای گام آخر نیاز به تکسچر داشتیم. تکسچری که در خارج به آن تکیه دهیم و در داخل هم قرار بود به این «رٔخ»؛ قاب عکس و کلید پریز و….نصب شود.این تکسچر ( رٔخ) باید از چه جنسی و چگونه موادی بود؟ معماری کار الزام مینمود تا دیواره بافت داشته باشد و ما برای داشتن بافت قصد نداشتیم دوباره به سمت چسباندن عکس برگردان برای پوشش دیوار برگردیم. پس چه چیزی میتوانست در این لایه داخلی قرار بگیرد؟
کاری که ما در نهایت انجام دادیم تعریف نمودن بتن در لایه داخلی به صورت بسیار تکسچرال بود که به جای چسباندن کنار دیوار ( مثل همان نان انتهای همبرگر) قرار دادیم و حالا رسیدیم به اصلیترین موضوع یعنی بخش خارجی این دیوار که بحث اصلی ما در این مقاله نیز همین جداره بیرونی است.
در این پروژه ما تنها یک دیوار داشتیم . دیواری که حالا سازه ( سازه فلزی و پوسته GFRC ) ، عایق و تکسچرداخلی داشت و تنها نیازمند یک جداره بیرونی بود. برای ایجاد این جداره بیرونی در پروژه « کارخانه نوآوری مشهد » به دلیل اتفاقات فرهنگی، متناسبسازی و هماهنگی با بافت پیرامون ساختمان و نیاز به تکرار سابقهی ساختمان ( کارخانه نوشابه سازی با قدمت ۶۵ ساله در مشهد) در بافت مرکزی شهر؛ فکر کردیم از همان تکسچر که قبل تر در این میدان بود یعنی آجر استفاده کنیم.
در اجرای این جداره با آجر، ما با بلوکهای ۳۳ در ۷ سانتیمتری مواجه بودیم که دیگر تکنیکال نبودند و اگر قرار بود این آجرها دانه دانه روی هم به ارتفاع نه متر چیده شود به همان آدمهای نخستینی تبدیل می شدیم که به جای لباس از تنپوش استفاده میکردند. پس ما زمانی که در حال ساخت دیوار بودیم، رخ بیرونی از جنس آجر را کنار آن قرار دادیم.
تا اینجای کار ممکن است گمان کنید حالا با دیواری یکنواخت روبرو خواهید بود؛ نه اتفاقا حالا که فکر ما از چسباندن پوشش خارج شده بود خودمان را محدود نکردیم و به دنبال هیجانات حجمی مانند سایه و… رفتیم.هیجانات حجمی مد نظرمان را هم بر روی مفهوم کلی کار نصب کردیم و اینستالیشن کلی آماده شد.
هماهنگی و مدیریت پروژه نما
جالب است بدانید در تمام طول مدت کار معمار و کارفرمای پروژه به شدت نگران بودند و البته حق هم داشتند زیرا ساختمان مدتها چیزی جز جانمایی و پایههای سوله اصلی نبود در حالی که ما در سه کارگاه مجزا در حال فعالیت بودیم.کارگاههایی در مثلثی به فاصله ۲۰۰۰ کیلومتری از یکدیگر به صورت مجزا درحال فعالیت بودند اما کارها به خوبی پیش رفت و نصب این قطعه یکپارچه معماری در کمتر از سه هفته شامل سازه و عایق دیوار، جداره داخلی و بیرونی به خوبی به انجام رسید و پروژه با موفقیت به اتمام رسید.
دکتر مزدا نوبری
معمار و مدیر عامل گروه مشاورین سودا
دبیر سازمان نظام مهندسی خراسان رضوی و عضو هیات علمی دانشگاه
1 نظر
[…] معتقد است که نما یک فضای شهری است و متعلق به همه مردم است و نباید تابع سلیقه مالک یا […]
نوشتن نظر
جستجو
مقاله و اخبار مهندسی نما